۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۴, جمعه

ایده و فهم

بر اساس دیدگاه کانتی نقد در حیطه ای بین فهم و ایده اتفاق می افتد . در واقع داستان اینگونه است که
«همه شناسایی ما با حس آغاز می شود، از آنجا به فهم مي رود و در خرد پایان می پذیرد.» (كانـت، 1383، ص 212).
پس ما باید برای نقد هرچیزی شرایط امکان آن چیز را باتوجه به ایده اصلی بسنجیم اما نکته اینجاست که در دنیای مدرن هر ایده ای ایده نیست در واقع ایده برای مفهوم شدن نیاز به پذیرش قید هایی دارد که مهمترین آن قید ها زمان و مکان است ایده ای که فاقد زمان و مکان باشد در مرحله فهم به سرعت از نقد پذیری فاصله میگیرد و تبدیل به امر نقد ناپذیر یا دگم می شود. ایده های قدسی از این دستند . ایده های بدون زمان و مکان مشخص راه را برای دگماتیسم و بنیاد گرایی هموار میکنند. غیر از اینکه این زمان و مکان در واقع جوهر و عنصر ثابت و ایستای زمان ما محسوب می شوند که بدون آن ما با جهانی پراکنده و نامفهوم مواجه می شویم. جهانی پریشان گنگ و بی اساس. که هیچگونه امکانی حتی برای جهان شدن پیدا نمی کنند. چرا که در دوره مدرن این خدا نیست که چیزها را نظم و سامان می دهد بلکه این انسان است که روی ایستار زمان و مکان جهان را از نو می آفریند. و این زمان و مکان خود تعریف مشخصی دارد که از حوصله این مقال بیرون است. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر