۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

نه درصد خزر ، پاداش مبارزه با دشمن فرضی


همه ما ایرانیان در تاریخ معاصر و کتب تاریخ درسی و عمومی ایران معاهدات ننگین ترکمنچای و گلستان را به تلخی به یاد می آوریم که در طول پادشاهی سلسله بی لیاقت قاجار بر ملت غیور ایران تحمیل شدند و در طی آن مناطق وسیعی از نقشه ایران جدا شدند. و شایان ذکر است در اغلب موارد کارشکنی و سرسپردگی دولتمردان و سیاست بازان وقت تسهیل کننده این ننگ و داغ جاودان بود . پس از آن بار دیگر ملت بزرگ ایران در دوران ستمشاهی پهلوی دچار ننگی دیگر شد و آن جدا شدن جزیره بحرین از گربه ایران بود. اما در سی ساله اخیر به دلیل مشکل و دشمن تراشیهای بی مورد حاکمان ایران ، کشور ما مورد تعرض نظامی و تحریمی بیگانگانِ منتظر فرصت و گزک ، قرار گرفت . در ابتدا با توجه به وجود دلیل منطقی برای دفاع از کشور و با استفاده از روحیه سلحشوری مردمان ایران زمین و حمایتهای مردمی از حاکمان ، نیاز شدیدی به خارج برای حفظ و صیانت از نظام سیاسی وجود نداشت ؛ لیکن رفته رفته با شیوع عادتهای اشرافی در هیأت حاکمه و فاصله بسیار میان مردم و حکومت و کمرنگ شدن حمایتهای مردمی از نظام سیاسی ( که خاص این نظام نیست و به جرأت می توان گفت تمام انقلابهای طول تاریخ بشر دچار این انحراف از معیار شده اند) نیاز به وامگیری معنوی و امنیتی از خارج بشدت احساس شد؛ تا جایگزین پشتوانه عظیم مردمی در دهه اول شود. در این بین با توجه به شعارهای اولیه انقلابیون و دشمنی با دو سوی عالم که تحت لوای شعارهایی چون نه شرقی - نه غربی بروز می نمود، هیات حاکمه دچار نوعی رو در بایستی با مردم برای دست دادن با غرب شد. و با استفاده از فراموشی تاریخی اذهان ملت ایران،‌ دوباره فرصت دوستی و بده بستان با شرق پیش آمد. مصروف کردن فکر واندیشه و تمام توان مادی و معنوی کشور برای درگیری با دشمن فرضی که بارها از زبان رهبران نظام تکرار می شود ، دیگر جایی برای رشد و پیشرفت و ترقی در جنبه های مدنی زندگی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی مردمان ایران باقی نگذاشته است و آشفتگی، دلهره و نگرانی پیوسته و همیشگی مردم را از آینده کشور به ارمغان آورده است . و در این میان چه کشورهایی که از این وضعیت استفاده و سوء استفاده کرده اند که در ذیل به اختصار آنها را مرور می کنیم :
- روسیه دوباره تزاری شده : با استفاده از حربه ایران به امتیاز گیری و باج خواهی از دنیای غرب پرداخته و مرتباً به شل و سفت کردن روابط با ایران به تنظیم شرایط معاملات خود با جهان غرب می پردازد. و در سوی دیگر با اظهار حمایت از جمهوری اسلامی در نزد حاکمان ، مرتباً به باجگیری از ایران می پردازد و کالای یک دولاری خود را با منت به چندین دلار می فروشد. شاهد بارز آن نیروگاه اتمی بوشهر است که بیش یک دهه، به قول کشتیگیرها، بُز کِش می شود.
- چین کمونیستی : که علاوه بر بازیها و دغل کاریهای اشاره شده فوق ، اقتصاد بینوای ایران را گوشه رینگ گیر انداخته و ناجوانمردانه در اِزای ایجاد نرمش در لحن قطعنامه های شورای امنیت ، اجناس بنجل و دست چندم و بی کیفیت خود را سرازیر بازار ایران می نماید و در گرو کشی های سیاسی و منطقه ای ، خود را به بازار اقتصاد ایران تحمیل نموده است.
- کشورهای ریز و درشت عربی و رژیم اشغالگر اسراییل : این کشورهای زنگار گرفته طاغوتی نیز با استفاده از حربه و لولوی ایران به مظلوم نمایی گسترده در سطح جهان می پردازند و مرتباً به اخاذی و باجگیری از غرب و شهروندان خود می پردازند. و حتی در صحنه داخلی از حربه ایران برای سرکوبی مخالفان خود(شیعیان) به بهانه حمایت از جمهوری اسلامی، سوء استفاده می نمایند که بعضاً هیچ ربطی به ایران ندارند.
- ترکیه ، هند و پاکستان : که آشکارا و رسماً پس از انقلاب 57 ، جایگزین ایران مقتدر در معاملات و معاهدات منطقه ای شدند و در تعامل مثبت با دنیای غرب، و با استفاده از فرصت مشغول ماندن حاکمان ایران در ورطه دشمن بازی ، چهار نعل به سوی رفاه و تمدن و دمکراسی می تازند و گاهی با نیشخند به ایران می نگرند.
اوصاف ذکر شده فوق فقط کمی از ضرر و زیانهای وارده به ملت ایران طی چند دهه گذشته است که بغض را در گلوی هر ایرانی شریف می پروراند. حال هم نوبت به دریای خزر و آب و منابع بیشمار آن رسیده که بر خلاف معاهدات پیش از انقلاب که سهم پنجاه درصدی ایران و اتحاد جماهیر شوروی را به طور مساوی شامل می شد ، پس مانده ای از این قرارداد به اندازه یازده درصد نصیب ایران شده که توافق بیست درصدی پیشتر را نیز لوطی خور کرده .
به نقل از  ملک سلیمان